معنی بزرک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بزرک. [ب َ رَ] (اِ) دانه ایست که از آن روغن چراغ گیرند و بعربی کتان گویند. (مجمعالفرس) (فرهنگ شعوری) (انجمن آرای ناصری) (برهان). تخم کتان و هر تخم خردو کوچک. (ناظم الاطباء). بزر کتان. کشدانک. کتان. تخم وش. بذر کتان. زغیر. یانه. (یادداشت بخط دهخدا).
- روغن بزرک، روغن تخم کتان. (یادداشت بخط دهخدا).
(بَ رَ) (اِ.) دانه گیاه کتان که از آن روغن گیرند.
تخم کتان که از آن روغن میگیرند، دانۀ گیاه کتان،
تخم کتان