معنی بزرگ شمردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بزرگ شمردن. [ب ُزُ ش ِ / ش ُ م َ / م ُ دَ] (مص مرکب) تعظیم. استعظام. (یادداشت بخط دهخدا). بزرگ داشتن. احترام گذاشتن.
حل جدول
اجلال
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.