معنی بزرگ نژاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بزرگ نژاد. [ب ُ زُ ن ِ] (ص مرکب) بزرگ زاده. بزرگ نسب. آنکه نژاد و نسب بزرگ دارد:
بشکیب تا ببینی کآخر کجا رسد
این کار از آن بزرگ نژاد بزرگوار.
فرخی.
که سزاوارتر بخلعت میر
از تو ای مهتر بزرگ نژاد.
فرخی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر