معنی بسامد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بسامد. [ب َ م َ] (مص مرخم، اِ مرکب) حرکت رفت و آمد متوالی. (واژه های نو فرهنگستان). ترجمه ٔ فرکانس. تردد.
شمارش دفعه های چیزی در مدت معین یا دفعه های کاربرد واژه ای خاص در یک نوشته، فراوانی، وفور (ریاضی)، فرکانس (فیزیک). [خوانش: (بَ مَ) (مص مر.)]
تکرار،
(ریاضی) فراوانی،
(فیزیک) حرکت و رفتوآمد متوالی، فرکانس،
فرکانس امواج
تواتر، فرکانس
فرکانس
تکرار، تناوب، فرکانس، کثرتوقوع، تردد
(مصدر) تردد حرکت رفت و آمد متوالی