معنی بست کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بست کردن. [ب َ ک َ دَ] (مص مرکب) منقبض شدن. قبض کردن. چنانکه دوا یا غذایی قابض. شدّ طبیعت. قبض شدن.
- بست کردن شکم، (در تداول خانگی) یبوست سخت در معده پیدا شدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر