معنی بلغار اندرونی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بلغار اندرونی. [ب ُ رِ اَ دَ] (اِخ) مشرق وی مِروات است و جنوب وی دریای گزر است و مغرب وی صقلاب است و شمال وی کوه روس است. و این ناحیتی است که اندر وی هیچ شهری نیست، و مردمانی دلیرند و جنگی و باهیبت، و طبعایشان به آن ترکانی ماند که به ناحیت خزر نزدیک اند، و ایشان را با همه ٔ روسیان جنگ است و با همه که از گرد ویست بازرگانی کنند و خداوندان گوسپندان و سلاح وآلات حرب اند. (حدود العالم). و رجوع به بلغار شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر