معنی بلندپایه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

مرتفع، عالی، صاحب شأن. [خوانش: (~. ی ِ) (ص مر.)]

فرهنگ عمید

بلندمرتبه، دارای مقام و مرتبۀ عالی،
دارای فر و شکوه،
برتر از دیگران،

حل جدول

مشرف

ورجاوند، مشرف

سامی

ورجاوند

مترادف و متضاد زبان فارسی

بلندمرتبه، عالی‌مقام، والامقام،
(متضاد) دون‌پایه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر