معنی بمانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بمانی. [ب ِ] (اِ) پدر و مادری که هرچه فرزند آورند زود بمیرد و بچه هایشان پا نگیرند، اسم بچه ٔ آخری را اگر دختر باشد بمانی (خانم) می گذارند. (فرهنگ فارسی معین).

بمانی. [ب ِ] (اِخ) دهی از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس. سکنه ٔ آن 200 تن. آب آن از چاه و محصول آن خرما است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) پدر و مادری که هر چه فرزند آورند زود بمیرد و بچه هایشان پا نگیرند اسم بچه آخری را اگر دختر باشد (بمانی) (خانم) میگذارند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر