معنی بنت وردان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بنت وردان. [ب ِ ت ُ وِ] (ع اِ مرکب) سوسک سرخ. تسنه. گوگال. خبزدوک. خبزدو. سوسک سیاه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نوعی حشره ٔ سیاه که معروف است. ج، بنات وردان. (از المرصع). رجوع به یاقوت ج 1 ص 395و لکلرک در شرح کلمه ٔ ذراریح از ابن البیطار شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر