معنی بهادر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بهادر. [ب َ دُ] (ص) شجاع و دلیر بکمال. (برهان). شجاع و دلیر. (آنندراج). شجاع و دلیر بکمال و آزموده در جنگ و متهور. (ناظم الاطباء). سخت دلاور. (شرفنامه ٔ منیری). دلیر. دلاور. || قوی و پهلوان. زورمند. || سرباز. || سوار. ج، بهادران. (ناظم الاطباء).
(بَ دُ) [تر.] (ص.) دلیر، دلاور، شجاع.
شجاع، دلیر، دلاور،
پهلوان،
یکه بزن
پهلوان
جسور، دلاور، دلیر، شجاع، شیردل، صارم، صفدر،
(متضاد) جبون
دلیر، شجاع، دلاور