معنی بوشه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بوشه. [ش ِ] (اِخ) فرانسوا. نقاش فرانسوی. (متولد 1703 م. در پاریس و متوفی 1770 م.) وی صحنه های شبانی و روستایی یا اساطیری را با خامه ٔ تزیینی لطف آمیزی تجسم داده است. (از فرهنگ فارسی معین).

گویش مازندرانی

تیراندازی کن، پرتاب کن، بازکن

باشد، باش (در کتول)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر