معنی بوی افزار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بوی افزار. [اَ] (اِ مرکب) ادویه ٔ گرمی که درطعام ریزند، مانند فلفل و دارچینی و امثال آن. (برهان) (آنندراج). بوزار و ادویه. (ناظم الاطباء). گرم مصالح به طعام، مثل زیره و قرنفل و قاقله و دارچینی وغیره. (غیاث): ببوی افزارها، خوش کرده چون زیره و کرویا و دارچینی و نانخواه و زعفران. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی). || مجمر و بخوردان. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

موادی که به‌عنوان چاشنی در غذا ریخته می‌شود، از قبیل فلفل، زردچوبه، دارچین، و مانندِ آن،

فرهنگ فارسی هوشیار

داروئی که در اغذیه میریزند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر