معنی بک ء در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بک ء. [ب َ ک ْءْ] (ع مص) بُک ْء کم شیر شدن ماده شتر. (ناظم الاطباء). کم شیر شدن ناقه. (منتهی الارب) (آنندراج). بکوء، بکاءه، بک ء. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اندک شیر شدن. (تاج المصادر بیهقی). || کم شدن آب چاه. || کم شدن اشک چشم کسی. || بحاجت خود نرسیدن. (از اقرب الموارد).

بک ء. [ب َ ک ْءْ] (ع اِ) گیاهی است مانند جرجیر (نخود). (از اقرب الموارد). و رجوع به بکا و بکاء شود. و فی الحدیث: نحن معاشر الانبیاء فینا بکاء؛ ای: قله الکلام الا فیما یحتاج الیه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء ذیل بکاء).

فرهنگ فارسی هوشیار

کم شیری کم آبی کم سخنی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر