معنی بیابان نورد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بیابان نورد. [بان ْ، ن َ وَ] (نف مرکب) بیابان گرد و سفرکننده در بیابانها. (ناظم الاطباء). بیابان نوردنده. بیابان گرد:
تهیدست مردان پرحوصله
بیابان نوردان بی قافله.
سعدی.
|| قوی. پرطاقت برفتن در بیابانها:
گزاره برد سپه را ز ده دوازده رود
بمرکبان بیابان نورد کوه گذار.
فرخی.
بیابان نوردی چو کشتی بر آب
که بالای سیرش نپرد عقاب.
سعدی (بوستان چ یوسفی ص 90).
انسان یا حیوانی که در بیابانها میگردد، بیابانگرد،
کسی که در بیابانها بگردد