معنی بیتوته در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(مص ل.) شب ماندن در جایی، شب زنده - داری، (اِمص.) شب ماندگی. [خوانش: (بَ تَ یا بِ تِ) [ع. بیتوته]]

فرهنگ عمید

شب را در جایی به‌سر بردن،

حل جدول

شب در جایى ماندن

سکونت موقت

مترادف و متضاد زبان فارسی

تهجد، شب‌بیداری، شب‌زنده‌داری، مبیت، مساهرت، اتراق، اقامت‌موقت، توقف شبانه

فرهنگ فارسی هوشیار

شب ماندن در جائی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر