معنی بیحس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

کرخ

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌حال، کرخت، وارفته،
(متضاد) پرتوان،
(متضاد) چالاک، چست، بی‌درد

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) بدون حس بدون احساس، کودن ابله، بی محبت.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر