معنی بیضه بند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بیضه بند. [ب َ / ب ِ ض َ / ض ِ ب َ] (اِ مرکب) فتق بند. خصیه بند. (یادداشت مؤلف). رجوع به فتق بند شود. || شلوار مخصوصی که در موقع ورزشهای سخت برای جلوگیری از ضربات احتمالی بپا کنند. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

کمربند مخصوصی که مبتلایان به فتق بیضه به کمر می‌بندند،

فرهنگ فارسی هوشیار

خایه بند (اسم) کمربندی که بهنگام فتق بیضه بر کمر بندند، شلوار مخصوصی که در موقع ورزش های سخت برای جلوگیری از ضربات احتمالی بپا کنند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر