معنی بیکاره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بیکار،
بیهنر،
ولگرد،
بیفایده،
بی هنر، بیفایده، تنبل
لش
بیمصرف، تنبل، تنپرور، کاهل، لش، مفتخوار، مهمل، ول، ولگرد، بیهودهگرد، هرزهگرد، ولو، هنجام، هیچکاره،
(متضاد) زرنگ، شاغل
(صفت اسم) بیکار، بیهنر، ولگرد، بیفایده بیسود بیمصرف