معنی بیگاه خیز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بیگاه خیز. (نف مرکب) که بیگاه برخیزد. که بامداد زود برخیزد. که در دل شب از خواب برآید:
بشب زنده داران بیگاه خیز
بخاکی غریبان خونابه ریز.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر