معنی بی حوصله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بی حوصله. [ح َ / حُو ص َ ل َ / ل ِ] (ص مرکب) شتابزده. ناشکیبا. (فرهنگ فارسی معین). آنکه از کاری یا اندیشه ای زود مانده شود. (یادداشت بخط مؤلف).

فرهنگ عمید

بی‌صبر، بی‌طاقت، ناشکیبا،

حل جدول

شتابزده، نا شکیبا، بی طاقت

ناشکیبا

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بی تاب

کلمات بیگانه به فارسی

بی تاب

فرهنگ فارسی هوشیار

زود سیر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر