معنی بی حیا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بی حیا. [ح َ] (ص مرکب) بی شرم و گستاخ و آنکه در ارتکاب کارهای زشت منفعل میشود. (ناظم الاطباء). وقیح. وقاح. سخت روی. سترگ. پررو. صفیق. بی شرم. بی چشم و رو. (یادداشت بخط مؤلف).
بیشرم، بیآزرم،
گستاخ،
اپارتی
آپارتی
آپاراتی
وقیح
بستاخ گستاخ
گستاخ