معنی بی شرفی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بی شرفی. [ش َ رَ] (حامص مرکب) کیفیت و حالت بی شرف. بی حرمتی. بی آبرویی. بی عرْضی. بی ناموسی. فرومایگی. دنأت.

حل جدول

وقاحت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر