معنی بی علت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بی علت. [ع ِل ْ ل َ] (ص مرکب) (از: بی + علت) بی سبب. بی جهت. بدون دلیل. (ناظم الاطباء).
- بی علت نبودن، بادلیل بودن. (ناظم الاطباء). سببی داشتن.
فرهنگ فارسی هوشیار
بی انگیزه بی وهان بی بهانه اپچم
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.