بی مهلت در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

بی مهلت. [م ُ ل َ] (ص مرکب) (از: بی + مهلت) عاجل. عاجله. (منتهی الارب). رجوع به مهلت شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر