معنی تاخیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
به عقب انداختن،
دیر کردن،
درنگ، دیرکرد
درنگ، دیرکرد
دیرکرد
تعویق، درنگ، دیر،
(متضاد) تعجیل، تسریع، تعلل، دفعالوقت، طفره، مماطله، مطال، دیرکرد، دیرآمد، مهلت، فرصت، دیر کردن، عقب انداختن
واپس گذاشتن، واپس بردن دیر کرد پرمه پرویش سپز (مصدر) دنبال افکندن پس انداختن دیر کردن، دیر آمدن، (اسم) دیر کرد. جمع: تاخیرات.