معنی تالو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تالو. (اِخ) یکی از آبادیهای زیارت خواسته رود، در استراباد رستاق. رجوع به سفرنامه ٔ مازندران بخش انگلیسی ص 128 و ترجمه ٔ وحید مازندرانی ص 171 شود.
حل جدول
سبکی در ووشو
گویش مازندرانی
از مکان های واقع در زیارت خاسه رود از دهات استرآباد رستاق...
مرتعی از توابع شهرستان گرگان
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.