معنی تالیف کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

گردآوری

تدوین

مترادف و متضاد زبان فارسی

کتاب‌نوشتن، تدوین کردن، گردآوری کردن، فراهم‌آوردن، جمع‌آوری کردن، سازوار کردن، الفت دادن، دمساز کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ نامه (کتاب) نوشتن، سازواراندن سازوار کردن ‎ ساز واری دادن دو چیز را با هم، میان دو تن را الفت دادن. -3 نوشتن کتابی در موضوعی علمی ادبی و غیره.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر