جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی تجسس نمودن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تجسس نمودن. [ت َ ج َس س ُ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب) تجسس کردن: و از موجب ذبول و نحول او تجسسی نمود. (سندبادنامه ص 189). رجوع به تجسس کردن شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
تجسس نمودن: تجسس نمودن. [ت َ ج َس س ُ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب) تجسس کردن: و از موجب ذبول و نحول او تجسسی نم...