معنی تحریک کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تحریک کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) برانگیختن. اغواکردن. ترغیب. رجوع به تحریک شود.

حل جدول

آنتریک

تیر کردن

هج

انگیختن

مترادف و متضاد زبان فارسی

اغوا کردن، برانگیختن، تشویق کردن، شوراندن، تفتین، فتنه‌انگیزی، آغالیدن

فرهنگ فارسی هوشیار

آغاراندن انگیختن (مصدر) برانگیختن برآغالیدن اغوا کردن.

پیشنهادات کاربران

وادار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر