جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی تحصیلدار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تحصیلدار. [ت َ] (نف مرکب) جمعکننده ٔ مالیات. (ناظم الاطباء). نوکر مخصوص اداره ٔ مالیه که مالیات وصول میکند. این لفظ جدیدالاستعمال است و در زمان مشروطه ٔ ایران پیدا شده. (فرهنگ نظام): اسناد خرج دفتری و مفاصای صاحب جمعان و تحویلداران و تحصیلداران و تعلیقجات مناصب جزو و کل به مهر وزراء اعظم رسیده. (تذکرهالملوک چ 2 ص 7).

فرهنگ عمید

کسی که مٲمور جمع کردن طلب‌ها و درآمدهای یک اداره یا بنگاه است،

حل جدول

پاکار

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ باز ستان بخته، شمارگری (صفت) محصل مالیات مالیات بگیر جمع کننده مالیات و مقرری ها. ‎، محاسب.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
تحصیلدار: تحصیلدار. [ت َ] (نف مرکب) جمعکننده ٔ مالیات. (ناظم الاطباء). نوکر مخصوص اداره ٔ مالیه که مالیات وصول... تحصیلدار: کسی که مٲمور جمع کردن طلب‌ها و درآمدهای یک اداره یا بنگاه است، تحصیلدار: پاکار تحصیلدار: ‎ باز ستان بخته، شمارگری (صفت) محصل مالیات مالیات بگیر جمع کننده مالیات و مقرری ها. ‎، محاسب.