معنی تخاریب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تخاریب. [ت َ] (ع اِ) ج ِ تخریب. ویران کردن ها: و تعبیه ٔ لشکرها و تخاریب بلادو شهرها بر آن شیوه پیش گیرند. (جهانگشای جوینی).

تخاریب. [ت َ] (ع اِ) ج ِ تُخْروب. (قطر المحیط). سوراخها مانند خانه های زنبوران. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || سوراخ که در آن مگس انگبین نهد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (از ناظم الاطباء). بمعنی نخاریب به نون که تابجای نون آمده است. (از قطر المحیط). صاحب نشوءاللغه آرد: النخاریب و التخاریب، خروق کبیوت الزنابیر و الثقب التی یمج النحل العسل فیها. (نشوءاللغه ص 23).

فرهنگ معین

جمع تخروب، سوراخ - ها، خانه های زنبور، لانه های زنبور. [خوانش: (تَ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

تخریب

فرهنگ فارسی هوشیار

ویران کردنها، تخاریب بلاد و شهرها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر