معنی تدابیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تدابیر. [ت َ] (ع اِ) ج ِ تدبیر. تدبیرها و بندوبست و ص-لاح دید. (ناظم الاطباء): و انواع تدابیر موافق انوار تقادیر نمی آید. (سندبادنامه ص 55). رجوع به تدبیر شود.

فرهنگ معین

جمع تدبر.، جمع تدبر.، اندیشه ها، پایان بینی ها. [خوانش: (تَ) [ع.] (مص م.)]

حل جدول

اندیشه ها

صلاحدیدها

مترادف و متضاد زبان فارسی

پایان‌نگری‌ها، تدبیرها، چاره‌اندیشی‌ها، درایت‌ها، رایزنی‌ها، شورها، عاقبت‌اندیشی‌ها، مشورت‌ها

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدراسم) جمع تدبیر. پایان بینیها کار ساختمانها، اندیشه ها.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر