معنی تدریجی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تدریجی. [ت َ] (ص نسبی) منسوب به تدریج.
- تدریجی کردن کاری را، عملی را به آهستگی و دوام انجام دادن.
- عمل تدریجی، کاری که به آرامی و آهستگی و کم کم اجرا شود. (ناظم الاطباء). مقابل دفعی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر