معنی ترساننده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ترساننده.[ت َ ن َن ْ دَ / دِ] (نف) بیم کننده. ذامر. متهدد. موحش. ترس آور. رعب انگیز. || نذیر: برانگیخت او را در حالی که بود چراغ نوردهنده و بشارت دهنده و ترساننده. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308).

فرهنگ معین

(تَ نَ دِ) (ص فا.) آن که دیگری را بترساند.

فرهنگ عمید

کسی یا چیزی که دیگری را بترساند،

حل جدول

مخوف، مهیب، هولناک

مترادف و متضاد زبان فارسی

مخوف، موحش، مهیب، مهیل، هایل، هولناک

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) آنکه دیگری را بترساند و بخوف اندازد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر