معنی ترش شیرین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ترش شیرین. [ت ُ ش ُ شی / ت ُرُ شی] (ص مرکب) طعمی که از امتزاج ترشی و شیرینی بهم رسد و آن را میخوش و بتازی مُزّ خوانند. (از آنندراج). میخوش و نیم ترش. (ناظم الاطباء). ترش و شیرین.مَلَس. || مجازاً، دارای خشونت آمیخته باخوش طبعی. بظاهر خشمناک و بباطن شادمان:
آن شاهدی و خشم گرفتن بینش
وآن عقده بر ابروی ترش شیرینش.
(گلستان).
در تبسم به جبینش چین است
حسن شوخش چه تُرُش شیرین است.
امام الدین ریاضی (از آنندراج).
و رجوع به ترش و شیرین شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر