معنی تست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
تست. [ت َ] (اِ) پیاله و مشربه. (ناظم الاطباء). شاید مصحف طست باشد.
تست. [ت ِ] (انگلیسی، اِ) کلمه ای است انگلیسی که اخیراً در زبان فارسی متداول شده وبمعنی امتحان و آزمایشی است که در مورد شناسائی استعدادهای طبیعی یا اکتسابی افراد بکار برند. و امتحان شونده باید از طریق جستن قرائن و شواهد موجود در تست پرسش ها را تکمیل کند و جواب صحیح بدهد. این نوع امتحان بر مبنای پرسش های کوتاه و فراوان استوار است.
نوع خاصی از آزمایش که بنای آن بر طرح پرسش های کوتاه و جواب های مختلف است، مجموعه پرسش های چند گزینه ای (فره)، آزمایش، آزمون. [خوانش: (تِ) [انگ.] (اِ.)]
(تُ) [انگ.] (ص.) برشته.
آزمایش، امتحان، محک،
پرسشها یا تمرینهایی که برای آزمایش هوش و استعداد و میزان اطلاعات یک فرد یا یک دسته طرح شود،
آزمون، نان برشته، آزمایش و امتحان، سوال چهارجوابی
آزمون
سوال چهارجوابی
نان برشته
آزمون و امتحان
آزمون، نان برشته، آزمایش، امتحان، سوال چهار جوابی
آزمایش
آزمایش
آزمایش، آزمون، امتحان، سنجش، پرسشهای چندگزینهای، سوالهای چندجوابی
کلمه ای است انگلیسی که در زبان فارسی متداول شده و بمعنی امتحان و آزمایش است و در مورد استعدادهای طبیعی و اکتسابی افراد بکار میرود