معنی تشنه دل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تشنه دل. [ت ِ ن َ / ن ِ دِ] (ص مرکب) بمعنی تشنه جگر است که کنایه از اشتیاق باشد. (برهان). تشنه جگر. (مجموعه ٔ مترادفات) (ناظم الاطباء):
خاقانیا نه تشنه دلانند زیر خاک
کاریز دیده بی نم خونین چه مانده ای.
خاقانی.
به شیران مده نوشداروی معنی
ز تشنه دلان ناشتایی طلب کن.
خاقانی.
از تو نشایدکه بدین سان روم
تشنه دل از چشمه ٔ حیوان روم.
امیرخسرو (از آنندراج).

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) تشنه عطشان، مشتاق آرزومند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر