معنی تضرع کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تضرع کردن. [ت َ ض َرْ رُ ک َ دَ] (مص مرکب) نالیدن. زاری کردن. به خدای بنالیدن: در آن حالت به سه حاجت سبک مؤنت بدیشان تضرع کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ اول تهران ص 205).
تضرع کنان را به دعوت مجیب.
(بوستان).
گر تضرع کنی و گر فریاد
دزد زر بازپس نخواهد داد.
(گلستان).
من و اهل بیت من سر بر زمین نهادیم و تضرع و زاری کردیم. (انیس الطالبین بخاری ص 104).
فرهنگ فارسی هوشیار
موییدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.