معنی تعامل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تعامل. [ت َ م ُ] (ع مص) با یکدیگر داد و ستد کردن. (از اقرب الموارد): فی سنه 800، ابتدی ضرب النحاس و التعامل به. (نقودالعربیه ص 71). عوام از تحامل فضول در ابواب تعامل دست بداشتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ اول تهران ص 349).
حل جدول
واکنش، سروکار
مترادف و متضاد زبان فارسی
سروکار، واکنش
فرهنگ فارسی هوشیار
با یکدیگر داد ستد کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.