معنی تعلیم گر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تعلیم گر. [ت َ گ َ] (ص مرکب) تعلیم فرما:
مرا خضر تعلیم گر بود دوش
به رازی که آمد پذیرای گوش.
نظامی (از آنندراج).
تعلیم گر تو شد که اینجای
آتشکده ایست دودپیمای.
نظامی.
و رجوع به تعلیم و تعلیم فرما و دیگر ترکیبهای تعلیم شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.