معنی تقاضا داشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تقاضا داشتن. [ت َ ت َ] (مص مرکب) میل داشتن. خواهان بودن. طلب کردن:
مقصد ناله ٔ دل از من مدهوش مپرس
شوق مست است ندانم چه تقاضا دارد.
میرزا بیدل (از آنندراج).
رجوع به تقاضا و دیگر ترکیب های آن شود.
مترادف و متضاد زبان فارسی
درخواستداشتن، خواهش کردن
فرهنگ فارسی هوشیار
وژولی دن افژولیدن (مصدر) در خواست داشتن خواهش داشتن: ((تقاضای عفودارد. ))
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.