معنی تقبیح کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تقبیح کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) زشت کردن و زشت شمردن کار کسی را. قبیح گردانیدن: شبهت نکرد که دشمنی تقبیح صورت کرده است. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 346).
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) زشت گفتن زشت شمردن بد گفتن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.