جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی تق و لق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تق و لق. [ت َق ْ ق ُ ل َ] (ص مرکب، از اتباع) در تداول عامه، کاسد. بی مشتری. بی رونق: بازاری تق و لق، بازاری کاسد. دکانی تق و لق، دکانی بی کالا و مشتری. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

حل جدول

چیز یا اشیایی را گویندکه درست برپا نایستد و لغزان و غیرمحکم باشد.

چیز یا اشیایی را گویند که درست بر پا نایستد و لغزان و غیرمحکم باشد

فرهنگ عوامانه

چیز یا اشیایی را گویندکه درست برپا نایستد و لغزان و غیرمحکم باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
تق و لق: تق و لق. [ت َق ْ ق ُ ل َ] (ص مرکب، از اتباع) در تداول عامه، کاسد. بی مشتری. بی رونق: بازاری تق و لق،... تق و لق: چیز یا اشیایی را گویندکه درست برپا نایستد و لغزان و غیرمحکم باشد. تق و لق: چیز یا اشیایی را گویند که درست بر پا نایستد و لغزان و غیرمحکم باشد تق و لق: چیز یا اشیایی را گویندکه درست برپا نایستد و لغزان و غیرمحکم باشد.