معنی تماشاچی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
تماشاچی. [ت َ] (ص مرکب، اِ مرکب) نگرنده و آنکه در جایی برای تمتع بردن نظر می آید. (ناظم الاطباء). نظارگیان. بازی بین. ج، تماشاچیان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
(~.) [ع - تر.] (ص مر. اِمر.) کسی که نمایش، بازی یا مسابقه ای را تماشا کند.
کسی که بازی و نمایش یا مسابقه و امثال آنها را تماشا میکند، تماشاگر،
ناظر،بیننده،تماشاگر
بیننده، تماشاگر، شاهد، ناظر، نظارهگر، نظارگی
تماشاگر
بیننده