معنی تمسخر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
تمسخر. [ت َ م َ خ ُ] (ع مص منحوت) لاغ و فسوس و سخره. رجوع به فسوس کردن شود (از ناظم الاطباء).
(تَ مَ خُ) [ع.] (مص م.) مسخره کردن، ریشخند زدن.
مسخره کردن، ریشخند کردن،
رشخند،استهزا،لودگی
ریشخند
استهزا، تیبا، ریشخند، فسوس، لودگی، مسخره، ریشخند کردن، مسخره کردن، دست انداختن، شوخی، لودگی
مسخره کردن