معنی تند و خند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تند و خند. [ت َ دُ خ َ / ت ُ دُ خ ُ] (ص مرکب، از اتباع) تار و مار که زیروزبرشده و ازهم پاشیده باشد. (برهان). تار و مار و زیر و زبر و سرنگون و ازهم پاشیده. (ناظم الاطباء). تند و خوند. رجوع به ماده ٔ بعد شود.
فرهنگ معین
(تُ دُ خَ) (ص مر.) تار و مار، از هم پاشیده.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) تار و مارزیر و زبراز هم پاشیده.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.