معنی تنگ خویی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تنگ خویی. [ت َ] (حامص مرکب) بدخویی. (ناظم الاطباء): آفت ملک شش چیز است، حرمان...و تنگ خویی و افراط خشم و کراهت... (کلیله و دمنه). و منعی نیکو، بی تنگ خویی می فرمای. (کلیله و دمنه).
چو دریا دُر دهد بی تلخ رویی
گهر بخشد چو کان بی تنگ خویی.
نظامی.
رجوع به تنگ خو و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ عمید

بدخویی،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر