معنی تنگ و تاریک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تنگ و تاریک. [ت َ گ ُ] (ص مرکب، از اتباع) تنگ و تار. بی وسعت و بی روشنایی. نقیض فراخ و روشن. تاریک و محقر:
دور شو، دور شو ز نزدیکش
روشنی شو ز تنگ و تاریکش.
سنایی.
رجوع به ماده ٔ قبل و تنگ و همچنین تاریک و دیگر ترکیبهای این دو کلمه شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر