معنی تهور کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تهور کردن. [ت َ هََ وْ وُ ک َ دَ] (مص مرکب) بی باکی کردن و خود را در مهلکه انداختن و رشادت نمودن. (ناظم الاطباء):
بلی گفت دزدان تهور کنند
به بازوی مردم شکم پر کنند.
سعدی (بوستان).
مقابلت نکند با حجر، به پیشانی
مگر کسی که تهور کند به نادانی.
سعدی.
|| گستاخی کردن. بی پروائی کردن. شوخ چشمی کردن. بی باکی کردن: در منازعتی که می رفت میان بختیارو عضدالدوله، بی ادبیها و تعدی ها و تهورها کرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 191). رجوع به تهور و دیگر ترکیبهای آن شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر