معنی تهویه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تهویه. [ت َ ی َ / ی ِ] (ع مص) تهویه. هوا دادن.عوض کردن هوای اطاق و محوطه. (فرهنگ فارسی معین).
- دستگاه تهویه، دستگاهی که برای ایجاد هوای مطبوع در سالنها و اماکن عمومی نصب کنند. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

(تَ یِ) [ع. تهویه] (مص م.) هوا را عوض کردن، خنک کردن هوا.

فرهنگ عمید

هوا را خنک ‌کردن،
هوای جایی را عوض کردن، داخل‌ کردن هوای تازه در جایی و خارج کردن هوای آلوده‌به‌دود یا بوهای نامطبوع با وسایل مکانیکی یا باز کردن درها و دریچه‌ها،

فرهنگ فارسی هوشیار

عوض کردن هوای اطاق

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر